آیا صهيونيست ها اجازه خروج بن زاید و بن سلمان را از گروه "بی "می دهند؟"

راستگرایان و تجدید نظرطلبان حاکم بر دولت ترامپ که به شدت تحت تاثیر راستگرایان صهیونیستی به رهبری نتانیاهو قرار دارند نه تنها نتوانسته اند ائتلاف دریایی مورد نظر خود را در خلیج فارس با محوریت برگزیتی های رانده شده از اتحادیه اروپا تشکیل دهند بلکه ائتلافی هم که تاکنون با حضور برخی از تازه به دوران رسیده های ابوظبی و سعودی به رهبری محمد بن زاید و محمد بن سلمان تشکیل داده بودند در آستانه فروپاشی قرار دارد.
در تازه ترين تحولات ابوظبی پس از درخواست های داخلی از سوی سایر امیر نشین ها که اثرات منفی مشارکت ابوظبی را در جنگ یمن و یا در مواجهه با ایران احساس کردند، به تغییر رویکرد در این زمینه دست زد که اگر همچنانکه گفته می شود این رویکرد با موافقت عربستان صورت گرفته باشد در این صورت می توان گفت که دو پایه منطقه ای گروه آشوب طلب موسوم به" بی" عملا فرو ریخته است.
همچنانکه از قرائن و شواهد موجود بر می آید این گروه طرح موسوم به معامله قرن را در دستور کار خود قرار داده که در تلاش برای تحمیل نقشه جدید بر خاورمیانه با حذف فلسطین از نقشه سنتی خاورمیانه و ایجاد مرزبندی های جدید به نفع رژیم صهیونیستی و در این راستا وعده هايی هم به اعضای عربی این طرح داده شده بود که به نظر می رسید امارات در پی اشغال بخش های از یمن در جنوب بوده و محمد بن سلمان نیز علاوه بر تصاحب بخش های دیگری از یمن به تحقق برنامه های بلندپروازانه خود در چارچوب طرح نئوم و طرح 2030 دست می یافت.
اما اکنون در صورتی که تغییر رویکرد امارات و عربستان با تجدید نظر در این اهداف بلندپروازانه و در عین حال اشغالگرانه همراه باشد در عین حالی که می تواند به نفع این کشورها باشد و زمینه بازگشت آنها را به جمع کشورهای منطقه فراهم کند بلکه به نفع منطقه هم خواهد بود اما درست برعکس می تواند رویای راستگرایان صهیونیستی و امریکایی و دستاوردهای مقطعی آنها را در چند سال اخیر نقش بر آب کند.
بر این اساس به نظر می رسد اعضای امریکایی و اسرائیلی گروه بی خروج محمد بن زاید و محمد بن سلمان را تحمل نخواهند کرد و از اهرم های فشاری که در اختیار دارند علیه آنها استفاده خواهند کرد. با اینحال در صورتی که خروج اینها از گروه "بی" جدی باشد و با اصلاح صادقانه رویکردهای گذشته همراه باشد در این صورت می توانندبرای مقاومت در برابر فشارهای جنگ طلبان اسرائیلی و امریکایی روی سایر کشورهای منطقه از جمله ایران حساب و امنیت خود را تضمین کنند.
اما چنانچه تسلیم این فشارها شوند در این صورت همچنان در مسیر تونل تاریک به مسیر خود ادامه خواهند داد و در عین حال تا زمان نامعلوم کلید خزانه خود را در اختیار آنها قرار خواهند داد. از این رو می توان گفت امارات و عربستان و به طور مشخص محمد بن زاید و محمد بن سلمان در برابر انتخاب سرنوشت ساز وتاریخی قرار گرفته اند اما نکته مهم این است که هرچه این تغییر رویکرد با تجدید نظر در روند عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی همراه باشد بیشتر برای افکار عمومی منطقه قابل باور خواهد بود.
------------------------------------
احمد کاظم زاده

­