پخش زنده
امروز: -
چند ماهی میشود که مردم با وجود همه مشکلات و دغدغههایی که داشته اند درگیر تهدیدی به نام کرونا شدند، چرا که میگویند صحبت از مرگ و زندگی است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز کرمان، صدای صلوات آنها از دور سکوت شبهای پرستاره کرمان را می شکند، جوانانی که به قول خودشان آتش به اختیار آستین بالا زدهاند تا گامی هر چند کوچک برای رفع دردی مشترک بردارند.
صدای غیرت
آقای غلامی سرپرست گروهی است که هر شب از ساعت ۱۲تا۲ بامداد کارشان جمع آوری انواع ماسک و دستکش هایی است که مردم آنها را بی خیال در خیابانها رها کرده اند اومی گوید: با تقسیم کاری که شده این جوانان خودجوش انواع زباله ها را جمعآوری میکنند.
چرا که خود این ها موجب پراکندگی و آلودگی بیشتر می شود و تصمیم داریم تا یک ماه آینده این کار را ادامه دهیم، البته ما اطلاعیه های کوچک دست نویس را هم درب منازل میزنیم تا مردم رعایت بیشتری کنند.
همدلی از همزبانی بهتره
ساعت یک بامداد است، بوی تند مواد ضدعفونی را از یکی خیابانهای اصلی کرمان به خوبی میتوان حس کرد.
این جا هم جمعی از طلاب آستین همت را بالا زدهاند و دو ساعتی می شود که به ضدعفونی معابر مشغولاند.
آقای سبحانی میگوید: با دل و جان و همه توان، ما کار ضد عفونی کردن معابر را آغاز کردهایم و حدود ۳۰نفر از طلاب هر شب یک خیابان را در برنامه دارد.
آنها چنان مغازه و عابر بانکها را تمیز میکند که گویی برای خودشان کار می کنند.
کمک به حاشیه نشینان
اگر چه تمرکز بسیاری از گروههای خودجوش و موکبها در شهر و مراکز است اما در این میان حاشیه نشینان فراموش نشده اند.
آقای محمودی نماینده جمعی از خیرین است که آنها تمرکزشان را بر روی این بخش از شهر گذاشتهاند میگوید: ما در دو بخش کار میکنیم یکی کمک های مالی برای افرادی که در این شرایط موجود کار خودشان را از دست دادهاند، مثل دستفروشان که تعطیل شده اند.
دوم نیز بسته های بهداشتی است که بین اقشار مختلف این بخش شهر تقسیم میشود و این کمک ها ادامه خواهد داشت.
چه عضوی به درد آورد روزگار
این روزها حس همدردی و نوع دوستی را بیشتر می توان دید.
از هر گوشه استان که نه، بلکه کشور، مردم به دمی، یا قدمی، یا درمی، دستی برای کمک به کار خیر دارند.
نمونه اش آقای علیدادی جانباز شیمیایی دفاع مقدس است که علارغم اینکه خودش ۳۰سال است باید با ماسک ایاب و ذهاب کند، اما تمام ذخیره ماسکهای خودش را بین مردم تقسیم کرده است.
یا آقای مظفری بازاری مسنی که درب مغازه اش نوشته "اینجا ماسک رایگان توزیع میشود"
به سراغش که می روم می گوید، روزانه جمعی از مردم به صورت خودجوش در مکانی معین ماسک تهیه میکنند و ما اینجا آنها را توزیع میکنیم.
نظامیان نظام مند
ارتش و سپاه هم از همان ابتدای شیوع این ویروس همه هم و غم خودشان را برای جلوگیری از این درد بی درمان به کار گرفتند.
سرای سالمندان، شیرخوارگاهها، گلزار شهدا، خیابانها، کوچهها و حتی ماشینها از جمله مواردی است که گندزدایی آنها را به عهده گرفتهاند.
آقای سلیمانی از مسئولان بسیج می گوید: ما شهر را به ۶منطقه تقسیم کردهایم و صبح تا شب به وسیله ماشین کار اطلاع رسانی، آموزش و هشدارهای لازم را به مردم میدهیم تا از هر وسیله ممکن برای کاهش و رفع این بیماری کاری صورت دهیم.
مروت و بخشندگی
در این میان بازاریان بیشتر دچار مشکل شدند، چرا که در این مدت به خصوص دو هفته آخر سال که به قول کسبه زمانی طلایی برای فروش است و همه چشم آنها به آخر سال بوده، با بسته شدن اجباری مغازه ها روبرو شدند.
حالا اگر چه این مشکلی فراگیر و غافل کننده است اما برخی صاحب خانه ها و مجتمع های تجاری بیکار ننشستند و پستی و بلندی روزگار را یادآور شدند.
آقای رضایی که سی مغازه در مجتمع تجاری اش دارد می گوید: دو ماه تمام کرایه مغازه ها را بخشیده ام و این حداقل کاری است که برای مستاجران می توانستم انجام دهم اگر همین گونه کار ادامه پیدا کند باز هم از آنها کرایه ای نخواهم گرفت.
مردم چه می گویند
در شهر که با مردم گفتگو می کنم هنوز آن حالت مراقبت و پرهیز کاملاً در آنها وجود دارد، اما دلهره و ترس آنها آرام آرام جای خودش را به فرهنگ سازی و مدیریت شرایط موجود داده است.
یکی میگوید:مشابه این بحران را تا کنون ندیده بودم و برای همه کشور تجربه جدیدی است، اما باید با صبر و حوصله با آن کنار آمد تا این دوران تمام شود.
دیگری از انواع و اقسام کمبود لوازم بهداشتی در این شرایط سخت می گوید و اینکه برخی مردم آزمون سختی را پس دادند!
چراکه با احتکار و گرانفروشی، برخی اقلام به کالایی لوکس تغییریافت و رحم و مروت آنها جای خودش را به سختگیری و سنگدلی داد.
جوانی هم که به قول خودش بی خیال است، به مزاح یا جدی می گوید ای بابا ما خودمان کروناییم! اینهاهمه حرفه، دلت پاک باشه.
گویی انگار نه انگار که همه ی کشور شبانه روز بسیج شدهاند و تمام امکانات برای مدیریت این بحران به کار گرفته شده است.
تو این شرایط خاص برخی کسبه هم به فروش اینترنتی کالاهای خود روی آورده اند که مورد استقبال قرار گرفته و حضور مردم را در جامعه کمتر کرده است که خودش تجربه جدیدی برای آنها است.
یاد آر ز شمع مرده یاد آر
اگرچه تعداد زیادی از افرادی که به کرونا گرفتار شدند، تندرستی خود را به دست آورده اند، اما هستند هموطنانی که در گوشه گوشه ی کشور بدون هیچ تشریفات و مراسمی به آرامی در آغوش خاک جایی می گیرند، عزیزانی که تا چند وقت پیش، سایه آنها بر سر خانواده بود و غافلگیرانه به این بیماری نادر دچار گشتند و بهار امسال را ندیدند، روحشان شاد.
حالا اگر چه برخی خانوادهها دردمند و داغدار شدند و اقتصاد کشور و مردم متحمل ضرر بسیاری شد، اما دیر یا زود این ویروس منحوس و پلید بار سفر را خواهد بست، آنچه بر جای می ماند همت یک ملت و توکل آنها بر کسی است که بندگانش را فراموش نخواهد کرد.