به گزارش
خبرگزاری صداوسیما، آقای زاکانی در گفتگوی ویژه خبری به تشریح برنامه های انتخاباتی خود پرداخت.
مقدمه:
۱۴ روز تا برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است، رئیس جمهور آینده کشور فردی است که باید مجری قانون برنامه هفتم باشد، رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی نوروزی امسال در جمع مردم تاکید کردند که باید در پایان مهلت اجرای این برنامه که با هدف شکوفایی اقتصادی همراه با عدالت تدوین شده، ضمن تک رقمی شدن تورم، اصلاحات اساسی در ساختار بودجه انجام شود، اغلب مواد لایحه هفتم بعد از چند مرحله رفت و برگشت بین مجلس و شورای نگهبان به تایید شورای نگهبان رسید، چندین ماده هم باقی مانده که به نظر شورای نگهبان نیاز به اصلاح دارد، اما با اصرار مجلس شورای اسلامی برای تصویب این موارد در نهایت لایحه برنامه هفتم الان در انتظار تصویب نهایی در مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
امشب در گفتگوی ویژه خبری میزبان آقای دکتر علیرضا زاکانی یکی دیگر از ۶ نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هستیم
سوال: در مقدمه اشاره کردیم و به مانند شبهای گذشته از برنامه هفتم آغاز کنیم، ۶ برنامه ۵ ساله در کشور تدوین و تصویب شده، بفرمایید که حضرت عالی در تدوین و تصویب کدام برنامهها نقش داشتهاید و الگوی برنامه ۵ ساله را چقدر برای کشور مفید میدانید؟
زاکانی: بنده ۴ دوره نماینده مجلس بودم، یعنی یک دوره هم از اواسطش به شهرداری تهران رفتم ،علاوه بر اینکه با سه برنامه از نزدیک مواجه بودم ، البته برنامه چهارم که در مجلس ششم تصویب شد، ما در مجلس هفتم دیدیم که این برنامه اشکالات اساسی دارد، حالا مبانیاش اشکالاتی داشت که جمع کردند، خودشان بردند، خمیر کردند. سر جایش میماند اما مثلاً بند الف ماده ۳ شرایط را به سمتی میبرد که با مبانی غلطش دلاری کردن نرخ ارز در واقع نرخ انرژی را ایجاد میکرد و یک عمل بدون بیهوشی اقتصاد کشور بود، کشور به هم ریخت.
ما آنجا برنامه را اصلاح کردیم، برنامه پنجم که در تصویبش مداخله داشتیم و در برنامه ششم دولت جناب آقای روحانی نیاورد، در مجلس نهم پیش نویس برنامه ششم را خودم متصدی اش بودم، با دوستان مرکز پژوهشها متولی شدم چون در کمیسیون تلفیق بودم و این ماموریت به بنده واگذار شد، لذا در نوشتن یک برنامه هم بودم علاوه بر اینکه البته آن مجلس پایان پیدا کرد و در مجلس دهم مجدد این برنامه به تصویب رسید، در مجلس یازدهم بنده توفیق داشتم که در مرکز پژوهشها باشم و رئیس مرکز پژوهشها به عنوان اصلیترین مرکز برنامه نویسی، لذا هم به برنامههای قبل اشراف دارم و هم خودم در برنامه نویسی مشارکت داشتم و هم برنامه هفتم را بهش دقت داشتم و میدانم که عدم اجرای برنامه به چه علت است و اجرای درست آن هم از چه طریق میشود انجام شود.
سوال : و اینکه چقدر الگوی برنامه ۵ ساله برای کشور مفید است از نگاه شما ؟
زاکانی: مفید است البته الان در جهان نوع برنامهریزی را طوری قرار دادهاند که به صورت متداول مورد بازنگری قرار میگیرد اما همین برنامه مفید است، به طبع باید بهش پایبند بود، البته اگر نیاز به اصلاحی هم باشد از طریق ارائه لایحه میشود این کار را انجام داد.
سوال: آقای دکتر زاکانی امسال سال اول اجرای قانون برنامه هفتم است، سال اول دولت چهاردهم خواهد بود و سال اول مجلس دوازدهم بفرمایید که قانون برنامه هفتم در دولت آینده شما چه جایگاهی خواهد داشت؟
زاکانی: قانون برای اجرا است، کسی اگر قانون را قبول نداشته باشد اساساً نباید خودش را برای قبولی یک مسئولیتی پیشنهاد بدهد. این قانون محصول دولت جناب آقای رئیسی و مجلسی است که به هر حال مجلس یازدهم بود و امروز که ما در آستانه دولت چهاردهم هستیم و مجلس دوازدهم هم شروع به کار کرده، مهمترین اقدامی که ما انجام میدهیم عملیاتی کردن این برنامه است در بستههای سالانه و انعکاس آن در بودجه سالانه اگر جایی هم ایراد داشته باشد عرض کردم؛ مجدداً لایحه میبریم اما پایبندی به برنامه برای ما یک اصل است. دولت بنده دولت خدمت است، دو جهت معیشت مردم و رفع مشکلات زندگی مردم و سفره مردم را به عنوان یک هدف اصلی داریم دنبال میکنیم، در کنارش توسعه و پیشرفت همه جانبه کشور در حوزه زیرساختها را هم خواهیم داشت، به طبع اولویت بندی برای ما موضوعیت دارد، علاوه بر اینکه بر مبنای شاخص عدالت و با پیشرانی تعلیم و تربیت و علم و فناوری به اعتقاد من امکانی فراهم میشود که به راحتی بشود برنامه را با همه توانمندیها و ظرفیتهای کشور اجرا کرد.
سوال: بنا بر گزارش دیوان محاسبات کشور برنامه ششم کمتر از ۳۰ درصد اجرایی شده یک نگاهی بیندازیم و یک آسیب شناسی داشته باشیم از علت این موضوع و بپردازیم به اینکه راهکارهای شما در دولت آینده برای اجرای دقیق و کامل برنامه هفتم چیست؟
زاکانی: علتش این است که برنامهها برای نوشتن معمولاً نوشته میشود و کمتر به اقتضائات اجرایی آن توجه میشود، علاوه بر اینکه در مسیر اجرای برنامهها هم ما با معمولاً ضعف مدیریتی و با فساد و مجریان غیر معتقد به این برنامهها مواجه هستیم و عملاً چون برنامهها مقیاسها و ملاکهای دقیقی ندارد و متصدیان مشخصی وجود ندارند، تنبیه و تشویق هم برای اجرا و یا عدم اجرای او مشخص نیست لذا مثل این است که یک پدری به بچههایش بگوید که من میخواهم برنامه بنویسم، برای اینکه خانهام را ۲۰ درصد یا ۳۰ درصد با این کیفیت توسعه بدهم، اما هیچ اقدامی برای انجام آن برنامهای که در پیشگاه فرزندانش ادعا کرده، نداشته باشد از این جهت نوشتن برنامه یک بخش است، اما اجرای آن بسیار مهم و اساسی است و به طبع همه حرفهای خوب هم نمیشود یکجا اجرا کرد، نیاز به اولویت بندی دارد،
علاوه بر اینکه رئیس جمهور باید اشراف داشته باشد که پایین دستیها کلاه سرش نگذارند، سیستمهایی وجود دارند که با اطلاعات غلط به رئیس جمهور او را جهتدار در مسیری قرار میدهند که اساساً از مسیر درست خارج میشود. فناوری و هوشمندسازی هم فقط برای تسهیل نیست برای نظارت بر مسئولین هم است و میشود امکانی را فراهم کرد که در این مسیر ما بتوانیم از فرصتهای زمانی و منابع خودمان به بهترین نحو استفاده کنیم و برویم مسیری را که نهایتاً مشخص بشود که چه کسی مسئول چه بخشی از برنامه است و این برنامه را در چه موقعیت زمانی و با چه منابعی باید اجرا کند و پاسخگو باشد. ما باید کل سیستممان را نسبت به اجرای برنامهها پاسخگو کنیم. در برنامه ششم دیوان اعلام کرد دیوان محاسبات که ۳۰ درصد اجرا شده، اما ما در شهرداری تهران برنامه چهارم خودمان را چندی قبل مرور که کردیم میانگین بالغ بر ۷۰ درصد آن را اجرا کرده بودیم لذا برنامه را میشود اجرا کرد، اما مجری خوب میخواهد.
سوال: آقای دکتر زاکانی برویم سراغ هدف کلی و اولویت اصلی برنامه هفتم که اشاره میکند پیشرفت اقتصادی همراه با عدالت موضوع نرخ رشد متوسط ۸ درصد البته با افزایش بهرهوری و بپرسم که راهکارهای شما برای تحقق این موضوع مربوط به کدام موارد و حوزهها خواهد بود؟
زاکانی: نگاه کنید برنامه اگر با استفاده از توانمندیهای موجود کشور طراحی و اجرا شود و بالاترین توانمندی موجود کشور مردم هستند و عنصر انسانی و نیروی انسانی کشور به ویژه نخبگان به راحتی این برنامه قابل اجرا است هدف ۸ درصد هدف معقولی است باید تلاش کرد که حتی از این هدف هم بالاتر رفت هه ۹۰ دهه عبرت ما است دههای است که در او در واقع رشد اقتصادی صفر درصد بوده، البته بخشهای منفی بوده و بخشهای مثبت بوده میانگینش صفر درصد بوده این عبرت فراروی ما است و بنده معتقد هستم که با بسیج همه امکانات کشور و با برنامهریزی دقیق به راحتی میشود با تکیه به مردم این برنامه را اجرا کرد.
برای چنین اجرایی و پیشرفت کشور، ما نیازمند پیشرانهایی هستیم که این پیشرانها میتوانند تولید را بر مدار خودش مدیریت کنند، در کشور فرصتهایی وجود دارد و تهدیداتی وجود دارد، برای این تهدیدات و فرصتها و تطبیق آنها با هم و ساختار یک ظرفیت جدید برای جامعه باید یک تامل جدی و اساسی کرد لذا بخشی نازل به آگاهی است نسبت به برنامه بخش دوم نازل به چیرگی و غلبه کردن بر بروکراسی و دیوان سالاری از دولت به تنهایی نمیتواند اجرا کند باید دست نیازش را به سمت مردم دراز کند، وقتی میخواهد این کار را انجام بدهد نیاز به واسطهها و حلقههای میانی است. اصل ۱۰۰ قانون اساسی دولت مرکزی را بهرهمند از مدیریت محلی کرده، مدیریت محلی یعنی شوراها و شهردارها میتوانند یک ظرفیت فراوانی را در اختیار دولت بگذارند و با تکیه بر دولت کارهای بسیار بزرگی را انجام بدهند.
به طور مثال ما در تهران حرکت کردیم و در چند مورد با دولت جناب آقای رئیسی یک هماهنگیهای ویژهای شد و پشتیبانیهای لازم آن باعث شد که ما بتوانیم توسعه خدمات خودمان را در بخشهای مختلف داشته باشیم و ما هم بتوانیم در شروع زنجیره تولید اقدامات اساسی داشته باشیم به طور مثال همین حدود دو هفته پیش بود که جناب آقای مخبر آمدند و ۲۰۳ هزار واحد مسکونی را شروعش را در تهران برای اولین بار در تاریخ تشکیل تهران شروع کردند در ۹۲ نقطه این کمک میکند به جذب نقدینگی کمک میکند به تامین مسکن کمک میکند به تولید کشور کمک میکند به اشتغال و کمک میکند به اینکه رشد اقتصادی در کشور یک رشد معناداری باشد لذا ما نیازمند یک بستههای مشخصی هستیم که در خصوص رفع موانع و تسهیل در تولید بتواند این امکان و توسعه را داشته باشد.
همین جا من عرض کنم خدمتتان که ما مثل زمان دفاع مقدس که امام فرمود جنگ در رأس امور است، الان به اعتقاد بنده تولید در راس امور است و برای تولید میشود یک بسیج همگانی را شکل داد و به مردم تکیه کرد. به مردم تکیه کنیم خیلی از مشکلات ما حل میشود.
سوال: برویم سراغ ضریب جینی در برنامه هفتم یا شاخص نابرابری که پیش بینی شده تا پایان برنامه هفتم باید به ۳۵ صدم درصد برسد و البته موضوع فقر مطلق هم ریشه کن شود، برنامههای حضرت عالی برای تحقق این موضوع چیست؟
زاکانی: نگاه کنید زمانی که آقای رئیسی دولت را تحویل گرفتند ضریب جینی بالغ بر ۳۹ صدم درصد بود، وقتی که سال گذشته مرور شد به ۳۸ صدم درصد رسیده بود، شش صدم درصد کم شده بود، این حکایت از این میکرد که با توجه به اقشار محروم جامعه، به راحتی میتوانیم با این ضریب جینی را کاهش بدهیم و عدالت را در جامعه تسریع بدهیم، من در اجرای برنامه عرض کردم یکی از مؤلفههایش توسعه عدالت است، لذا ما در این بخش یک بستهای را به عنوان بسته رفاه برای خانوادهها در نظر گرفتیم که در این بسته رفاه چند هدف را دنبال میکنیم، هدف اول؛ حوزه سلامت مردم است، صد در صد مردم در حوزه بیمه، بیمه میشوند، علاوه بر آن ۷۰ درصد بیمه تکمیلی و ۴۰ درصد مردم، درمان رایگان. علاوه بر اینکه بیماریهای صعب العلاج هم رایگان خواهد بود و اقشار خاص هم برایشان شرایطی را ایجاد کردهایم که رایگان درمان شوند.
در دسته جات مختلف مثل همین کودکان زیر ۷ سالی که در همین دولت جناب آقای رئیسی در بخشهای دولتی رایگان شد، این برای ما این امکان را ایجاد میکند که سلامت برای مردم غیر از دغدغه بیماری و درد بیماری درد نداری نکشند و ما بتوانیم خدمات را ارائه کنیم، منابعش را هم دیدهایم، همش مهیا است عرض خواهم کرد، دوم ناظر بر معیشت مردم است؛ ۷۰ درصد مردم بستههای معیشتی را دریافت میکنند با این عنوان که کسی سر گرسنه بر بالین نگذارد.
۷۰ درصد مردم با این بستهها میتوانند روی پای خودشان بایستند و به یک نوعی آن فقر مطلق را ما بتوانیم بعضی از مؤلفههایش را کاهش بدهیم و حذف کنیم، نکته بعد ناظر بر آموزش، خود آموزش امکانی را میدهد که ما به جای ماهی دادن، ماهیگیری یاد بدهیم و خود مردم با تلاش خودشان و ثروتمندتر شدنشان بتوانند شرایط را بالا ببرند و سبد داراییهایشان افزایش پیدا کند و از طرفی سفرهشان باز شود، الان سفره مردم کوچک شده، توان خرید مردم پایین آمده ما باید توان خرید مردم را بالا ببریم و آنها را بتوانیم کمک کنیم، موضوع بعدی ناظر بر حوزه مسکن است، بنده در حوزه مسکن با تجربه بسیار خوبی که در خدمت شما عرض کنم که در شهرداری تهران داشتم و همیشه غصه میخوردم که چرا نمیشود برای سراسر کشور این کار را کرد، چهارشنبه آخری که جناب آقای رئیسی بودند، بنده آنجا یک گزارشی دادم و ایدهای را هم دادم برای اینکه گره از مسکن و مشکل مسکن مردم در سراسر کشور باز شود و ایشان چقدر تاکید داشتند در هیئت دولت نسبت به این رویکرد.
موضوع یارانهها که عرض خواهم کرد، چون بسیار مهم است اگر در سوالاتتان باشد، موضوع یارانهها در توزیع عادلانه حوزه انرژی میتواند یک انقلاب بزرگی را در توزیع ثروت در کشور انجام بدهد لذا این بسته رفاه ما بستهای است که میتواند به بهترین نحوی در واقع کار را پیش ببرد، بنده پزشکم، دماسنج خودم را به جای اینکه در جیب ثروتمندان بگذارم به تعبیری وسط سفره نیازمندان میخواهم بگذارم و به یک نوعی مسیری را بروم که به لطف الهی هم ضریب جینی ۳۵ درصد محقق شود و هم بتوانیم کوشش کنیم باز کاهش بیشتری برایش داشته باشیم.
سوال: آقای دکتر زاکانی در این بسته رفاهی و البته در موضوع ضریب جینی اشاره کردید به یکی از موارد؛ مسکن، به طور جداگانه برنامههای حضرت عالی درباره مسکن و البته با تمرکز و تاکید بر برنامه هفتم. برنامه هفتم میگوید شاخص دسترسی به مسکن باید تا پایان برنامه به هفت و نیم سال برسد یعنی تعداد سالهای مورد نیاز برای خرید یک خانه به شرط اینکه کل درآمد یک خانوار به موضوع و مسئله مسکن اختصاص پیدا کند برنامههای دولت شما و راهکارها برای تحقق این موضوع؟
زاکانی: ما ۲۶ میلیون خانوار داریم، یک چهارم اینها مسکن ندارند یعنی بین ۲۳ درصد تا ۲۵ درصد. اما جمعیت این یک چهارم ۳۷ درصد جمعیت جامعه ما است البته این میانگین کشوری است مثلاً در کلان شهر تهران ۵۱ درصد اجاره نشین هستند و از همان موقعی که عقد اجاره میشود دلواپس سال آیندهای هستند که اساساً پولشان میرسد با این نرخ رشد اجارهها و یا اگر خانهای میگیرند امکان خرید برای ایشان وجود دارد یا ندارد؟ تقریباً خانهدار شدن تبدیل شده به یک آرزوی دوردستی که امکان نداره، در برنامه آمده همین بیانی که فرمودید هفتم نیم سال را گذاشته در پایان برنامه.
بنده معتقدم و به مردم عزیز هم خواهم گفت که با تجاربی که کسب کردم و با اجراییاتی که داشتم و با برنامهریزیهایی که کردهام ظرف ۴ سال دغدغه مردم را از مسکن برخواهم برداشت. در مسکن ما به عنوان یک کار بزرگ میتوانیم هدف گذارییهای جدی داشته باشیم. در کشور در بیش از ۱۴۰۰ شهر و در روستاها، ما پلاکهای ناپایدار داریم، در کنار آن بافتهای فرسوده داریم، این پلاکهای ناپایدار و بافتهای فرسوده به تعبیری من خدمت آقای رئیسی عرض کردم در دولت که این طلا است، تهدید است، اما در دل و جون و جوهره او این قابلیت خوابیده که دولت اگر مشوقی برای آنها بدهد، چون اینها همه زیرساخت دارند، امکانات دارند.
نیازمند یک مشوقی هستند که با آن مشوق مردم خودشان میسازند، نیاز نیست دولت برود مسکن بسازد، مردم باید... جهش تولید با مشارکت مردم نام مبارک امسال است این آنجایی است که اگر رویش سرمایهگذاری شود به معنی چی؟ به معنی تدبیر درست و تصمیم و اراده صحیح کل کشور تبدیل میشود به کارگاه ساختمانی. مردم میسازند به جای ۴ میلیون وعده که قاعده قانونی است و دولت سالی یک میلیون مسکن بسازد من در دولت عرض کردم که مردم خودشان ۱۰ میلیون مسکن میسازند، دولت نباید بیاید جای مردم بنشیند. امام رحمت الله علیه فرمودند؛ این حکم شرعی است که جایی که مردم میتوانند کار کنند، دولت نباید مداخله کند، دولت باید بیاید برای مردم بسترسازی انجام اقدامات بزرگ را فراهم کند لذا بخشی از بسته مسکن بنده ایجاد تشویقاتی است که در آن بافت فرسوده و پلاکهای ناپایدار توسط مردم نوسازی میشود.
در همین شهر کلان شهر تهران ۷ درصد شهر بافت فرسوده است که ۱۷ درصد مردم در این بافت فرسوده زندگی میکنند، شما کوچکترین مشوقی را به مردم بدهید، خود مردم میروند میسازند، نقدینگی به حوزه ساخت منتقل میشود، تولید راه میافتد، اشتغال حل میشود، موضوع مسکن مردم هم مرتفع میشود.
این بخشی از بسته ما است که برای آن برنامهریزی کردهایم، عدهای میخواستند کشور را گران کنند، شروع گرانی را از تهران داشتند، دولت ما قبل دولت آقای رئیسی و افتخار کردند که یک مسکن هم نساختند، بله این هنر نیست، این عین بیهنری است، اما ما در مسیر ارزان سازی و شروع این برنامهها، اقداماتی را شروع کردهایم که یک بسته او را عرض کردم ۲۰۳ هزار واحد مسکن بود که همین اخیر انجام شد، شروع شد و بعد هم مشوقهایی که اساساً گره از زندگی مردم باز میکند.
کنار آن در خود برنامه در واقع تنظیم شده و دیده شده که برای ایجاد تسهیل در واگذاری زمین و خارج کردن قیمت زمین از موضوع مسکن بسیار میتواند موثر باشد، اجاره به شرط تملیک، صنعتی سازی بر اساس معماری ایرانی اسلامی که بتواند استحکام ایجاد کند و مسکن مطمئن را ایجاد کند، اجاره داری حرفهای و موضوعات مختلف بسته مسکن بنده را شکل میدهد. اتفاقاً این آن جای پرقدرتی است که ما میتوانیم به مردم بگوییم؛ مردم عزیز ظرف ۴ سال دغدغه مسکن شما را ما حل خواهیم کرد و اونی که از برنامه اعلام کرده ما جلوتر عمل خواهیم نمود لذا ما میتوانیم با تنوع روشها و اقداماتی که انجام میدهیم بتوانیم این مشکل بزرگ کشور را حل کنیم.
سوال: آقای دکتر زاکانی در سیاستهای کلی برنامه هفتم تامین امنیت غذایی و تولید حداقل ۹۰ درصد کالاهای اساسی اقلام غذایی در داخل همراه با حفظ و ارتقاء ذخایر ژنتیکی و منابع عالی و افزایش سطح سلامت و ایمنی مواد غذایی تکلیف شده، بپردازیم به اینکه با توجه به محدودیتهایی که وجود دارد در زمان حال برنامهریزیهای شما برای تحقق این موضوعات چیست؟
زاکانی: خیلی طبیعی است وقتی ما ندانیم با چه مواجه هستیم نمیتوانیم برنامهریزی دقیق کنیم، امروز در کشور ما خلع اطلاعات جامع نسبت به نیازهای این بیش از ۸۳ میلیون نفر از طرفی ظرفیتها و توانمندیهایی که در کشور وجود دارد بیداد میکند. یک روز پیاز زیاد میکارند، روی دست کشاورز میماند، یک روز پیاز کمه سفره مردم خالی از پیاز میشود، یک روز در واقع شرایط به سمتی میرود که اساساً بار را دست کشاورز میدهند، کشاورز بیچاره میشود، یک روز دیگر مردم فارغ از داشته و توانمندیهایشان اساساً در سفره خودشان امکانی را ممکن است نبینند، لذا مهمترین بخش ماجرا موضوع اطلاعات دقیق و برنامهریزی دقیق است، این اتفاق هنوز نیفتاده نکته دوم ایجاد زمینه پشتیبانی صحیح مبتنی بر هوشمند سازی از بخش مولد جامعه است، کشاورزی و دامداری و تضمین خرید از آنها با خرید قراردادی است.
ما سال گذشته موفق شدیم قیمت مرغ را در میادین ثابت نگهداریم، رفتیم با مرغدار وارد مذاکره شدیم؛ شصت و دو تومان مرغ را خریدیم، گفتیم اگر قیمت بالا برود یا پایین بیاید شصت و دو تومان شما تضمین است، مرغدار از قبل رفت نهادههایش را گرفت، جوجه ریزی اش را کرد مطمئن سودش را برد، ما هم تو بازار شصت و هفت تومان دادیم، اگر ارزانتر شد ارزان کردیم، اما اگر گرانتر شد، ما گرانتر ندادیم، مردم ثبات دیدند، مردم اراده و اقتدار دیدند، شب عید امسال ما تصمیم گرفتیم پنج هزار تن رفتیم میوه قراردادی گرفتیم از کی؟ از کشاورز.
دلالها و واسطهها را این وسط حذف کردیم، شب عید هزار چهارصد و سه، میوه با کیفیتتر و ارزانتر از شب عید هزار چهارصد و دو ما ارائه کردیم، قیمتها گرانتر شده بود، اما میوه با کیفیت بود. اما یک عده دلال ناراحتی کردند، ناراحت باشند آن کسی که باید آسایش داشته باشد کشاورز باشد، دامدار باشد، مردم باشند به عنوان مصرف کننده. من همیشه غصه میخوردم که چرا برای کل کشور نمیشود این کار را کرد، برای کل کشور میشود این کار را کرد. در دولت جناب آقای رئیسی ما یک تفاهم نامه با جهاد کشاورزی امضا کردیم با دستور شخص آقای رئیسی و با تدبیر مدیریت جلسه توسط آقای مخبر تفاهم نامه نوشته شد، ما حصل این تفاهمنامه این بود که ما در مجموعه مدیریت شهری تهران بتوانیم ظرفیتهای تهران را در جهت در حقیقت موضوع معیشت مردم به دست بگیریم، حتی در تامینش ورود پیدا کنیم و در توزیعش درب خانه با کرامت تحویل مردم بدهیم.
الان تو میادین ما گوشت کیلویی سیصد و نوزده هزار تومان است، گوشت ران، تو بازار چه قدر است؟ در میادین ما بین سی تا هفتاد درصد ارزانتر از بیرون است، روزانه یک میلیون، یک میلیون خوردهای مراجعه به میادین ما هست، این برای کل کشور قابل اجراست و حلقههای بعدش را با خرده فروشیها میشود طوری تنظیم کرد که در درون محلات با یک قیمت عادلانه مردم بتوانند باکیفیتترین امکان را دریافت کنند.
این مسیر خاص خودش را دارد، باید یارانه را به حلقه آخر از زنجیره تحویل دهنده به مردم قرار داد تا تمام قاچاق را از یارانه ها، از حلقه ظرفیت ساز برای خدمت به مردم حذف کرد. همین کاری که توزیع نان صورت گرفت، هیچ گرانی در کشور اتفاق نمیافتد، قیمت نان تغییر نمیکند، اما از یارانهای که ابتدا در نظر میگیرند و هزار و یک فرصت خلق میکنند برای مفسدین اقتصادی و دلالها، این را وقتی منتقل میکنند به حلقه آخر به نانوا امکانی را ایجاد میکنند که مردم همان قیمت نان شان را بگیرند و برای خرید با کیفیت نان حق انتخاب داشته باشد و نکته بعد هم این هست که نانوا هم تلاش کند بهترین نان را بپزد که مردم به او مراجعه کنند و از طرفی هم نانوا آردی که میگیرد، ما به ازای اختلاف قیمتی اش را دولت پشتیبانی کند، تسویه کند و کار کاملا شدنیست و زیر ساختش در کل کشور وجود دارد.
این را میشود به سایر حوزهها تسری داد و دست دلالها را که بر مسیر جان و مال مردم نشستند، کوتاه کرد. ما در مجموعه شهرداری تهران الگوهایی را دنبال کردیم که این الگوها قابل اجرا در چابهار و بشاگرد هم هست قابل اجرا در دورترین نقاط کشور هم هست، فقط اراده میخواهد و حرکت در مسیر حذف واسطهها و قاچاق و تنظیم امورات مالی دقیق و یک برنامه ریزی اساسی برای اینکه بشود روی آن دقت داشت، من دیروز رفته بودم دامداریها و بین کشاورزان بودم؛ دامدارها مینالیدند میگفتند مثلاً رفته بودند دام شهر، قم، هزار و سیصد واحد دامداری است، بیانشان این بود که که الان مشکل ما مشکل فروش است.
در این فروش کسانی میآیند از ما میمیخرند، مدتدار میخرند دیگر پولش را بر نمیگردانند و اساساً چرخه اقتصاد ما نمیچرخد، چون هیچ اطمینانی نداریم به زنجیره نهایی که زنجیره فروش است، دولت باید بیاید امکاناتی را از طریق مدیریتهای محلی که شهرداریها هستند و در درون ده ها، متصدیان هم دهیاریها هستند، حلقهای را ایجاد بکند که در آن در حلقه از بخش نیاز و بخش فروش شروع کند قبلش را ساماندهی کند، از اون فهم و درک نیاز را بتواند داشته باشد، منتقل کند به کجا؟ به حلقههای قبل و با هوشمندسازی شفاف بکند تمام حلقهها را و نهایتاً با حذف یارانهها در ابتدای زنجیره آن را به انتهای زنجیره منتقل کند که هم یارانه داده بشود هم سبد مردم پر رونق بشود و هم شرایط کشور به سمتی برود که ما حصل این شرایط ما در کشور این وضع قاچاق و این وضع آسیبها را نداشته باشیم، این کاملاً شدنی است.
سوال: برویم سراغ سر فصل بعد و حالا محور دیگر برنامه هفتم که اشاره نمیکند ثبات در سطح عمومی قیمتها که یک سری از تجربیات و یک سری از راهکارها را شما اشاره کردید، اگر تمرکز دیگری هم دارید و برنامه دیگری هم دارید به ما بگویید، به موضوع نرخ ارز اشاره میکند، تک رقمی شدن نرخ تورم اشاره میکند و البته اشاره میکند که نرخ رشد سیزده ممیز هشت درصدی نقدینگی طی پنج سال و جهت دهی به نقدینگی و اعتبارات بانکی به فعالیتهای مولد از اهداف برنامه است؟
زاکانی: دولت آقای رئیسی که وقتی تحویل گرفت، تا همین دوره اخیر گزارش بود که طی سال قبل توانسته از بالغ بر سی درصد به بیست و سه درصد رشد نقدینگی را کاهش بدهد، اما کافی نیست برنامه میگوید سیزده درصد درست است؟ سیزده و نیم درصد. نقدینگی مثل آب میماند این آب را میشود، هدایت کرد استفاده کرد، میشود سیلش کرد زد تخریب کرد. یکی از همان راهها؛ موضوع مسکن است، برای انتقال نقدینگی مشارکت مردم در تولید مشارکت مردم در طرحهای ناتمام دولتی است، خصوصیسازی به معنی درست مشارکت دادن مردم برای جذب نقدینگی است.
اگر این اتفاقات بیفتد هم مردم سود میکنند هم کشور جهش میکند و میشود این کار را انجام داد. در کنار این انضباط مالی است، مولدهایی که نقدینگی و ناترازی و عدم ثبات ایجاد میکنند، مثل بانک را باید کنترل کرد و آنانی که با عمل خودشان تورم زا هستند، الان بانکی را داریم که ظرف سال گذشته هفت و نیم درصد و ظرف سال ما قبلش، شش و نیم درصد تورم در جامعه ایجاد کرده است. به چه حقی این کار را کرد؟ چرا سفره مردم را تنگ کرده؟ چه کسی باید پاسخگو باشد؟ بانکهای خصوصی عمدتا مسیری را دارند میروند که این مسیر بخش عمدهای از اونها باید اصلاح بشود و در مسیر درست قرار بگیرد.
نکته بعد بیثباتی در بازار بخشش بر میگردد به شرطی شدن ناظر به نرخ ارز، نرخ ارز دستوری نیست و دستوری هست، یعنی چی؟ یعنی نمیشود بدون کار کارشناسی با یک دستور موضوع نرخ راز را حل کرد، اما میشود کارشناسی کرد، تولید داخل را صادرات را واردات را طوری طراحی کرد که به یک عدد درست رسید و ما حصل اون عدد درست ما نرخ ارز را ثابت کنیم، اراده دولت باید بیاید پای آن و نرخ ارز را به دست بازار نمیدهند. این کار فوق العاده کار غلطی است لذا از این جهت میشود مسیری را رفت که یک ثباتی ایجاد کرد و مبتنی بر این ثباتی که ایجاد کرد خدمت شما عرض کنم که فراتر از امکانات مان عمل کنیم. خدا رحمت کند شهید تهرانی مقدم را که میگفت؛ انسانهای ضعیف هستند که برابر امکانات شان کار میکنند. بی نهایت امکانات در کشور است که با نقطه زنی و صادقانه کار کردن میشود این کار را به نحو احسنت انجام داد.
سوال: برویم سراغ درآمدهای مالیاتی در برنامه هفتم حالا نسبتی که در نظر گرفته شده عدد و رقمهایی که به خودش اختصاص داده، هدفگذاری شده که نسبت درآمدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی به ده درصد افزایش پیدا کند. حالا موضوعاتی که توی این بین مطرح میشود مبارزه با فرار مالیاتی هست، موضوع هوشمند سازی است، موضوع عادلانه سازی نظام مالیاتی است چه میکنید برای آن؟
زاکانی: مالیات یک ابزار تنظیم گری است، بیش از اینکه ابزار درآمد دولت باشد این را به عنوان مسئول دولت، دولتها باید متوجه باشند. نکته دوم این هستش که مالیات در خدمت تولید برای قرار دارد نه این که شیرازه تولید را بگیرد و تولید را زمین گیر کند، این هم نکته دوم. نکته سوم این هستش که در خصوص بنگاههای کوچک و اصناف باید با اغماض برخورد کرد، امکان کار را به آنها داد، اما در خصوص گردنکلفتهایی که از مالیات فرار میکنند و عناصر و بنگاههایی که سودهای درشت درشت میبرند، اما کمتر توجه به مالیات دارند و کم اظهاری میکنند اینجا نیازمند چی هست؟ نیازمند هوشمند سازی، نیازمند دقت است و حرکت در مسیری که البته اگر جایی هم بناست معافیت مالیات داده بشود مالیات صفر در نظر میگیرند که آن صحنه را شفاف کنند صحنه باید شفاف شود و معلوم بشود که چه کسی در کشور دارد چه کار میکند این اراده تا امروز نبود و این اشکال، اشکال بزرگ است پس اگر بنا شد کسی مالیات بگیرد باید برود آن مجموعههای درشت و قابل امکان را بهش بپردازد و شفافیت مالیاتی ایجاد بکند و بتواند مسیری را برود که از این مسیر با جریان تولید کشور همراهی کند، نگوید که در مقابل جریانات کشور تولید کشور بایستد و بخواهد جریان تولید کشور را با مالیات تضعیف کند. مالیات سیستم تنظیم گری است به بهترین نحو میشود این کار را انجام داد، جلوی فرار مالیاتی را گرفت و این ده درصد قابل تحقق است.
سوال: یکی از مهمترین محورهای برنامه هفتم موضوع تحول اداری و اصلاح ساختار اداری مبتنی بر سیاستهای کلی نظام اداری را به خودش اختصاص داده و موضوع تاکید بر هوشمندسازی و تحقق دولت الکترونیک در دولت آینده حضرت عالی چه راهکارهایی برای تحقق این موضوع دیده شده؟
زاکانی: الان ابزارهای ویژهای وجود دارد که به راحتی میشود این هوشمند سازی را انجام داد. ما در تهران حرکت کردیم به سمت این هوشمند سازی و زیرساختهای آ« را هم شروع کردیم توسعه دادن مثلاً خصوص انرژی و مصرف انرژی، اگر ما حرکت کنیم به سمت برقی سازی برویم به راحتی میتوانیم چیکار کنیم با هوشمند سازی آن ظرفیتها را به سمتی ببریم که ما به ازای او بتوانیم کنترل و نظارت صحیح داشته باشیم و بعد هم بتوانیم کار کنیم. در حوزه نظام اداری هم همین است، من عرض کردم؛ نظام اداری هوشمند سازی اش برای مردم تسهیل ایجاد میکند، اما از طرفی خود نظام اداری را پاسخگو میکنند و معلوم میشود که کجا ما باید به عنوان یک گلوگاه آثار و اثرات جدی و اساسی خودمان را داشته باشیم.
همین کار ویژهای که در کسب و کارهای مردم شد و مجوز الکترونیک شدن و درگاه را دولت جناب آقای رئیسی پیگیری کردند، کلی برای مردم گره گشایی شد و کلی مردم کارشان جلو افتاد. به اعتقاد من این بروکراسی مشخص و این دیوان سالاری مشخصی که مانع کار است را باید شکست، مسئولین را پاسخ گو کرد، سطوح مسئولیتی را تقسیم کرد، توزیع اختیارات را به پایینترین سطح و سطوح مناسب داد، دولت تبدیل شود به دولت چالاک و مبتنی بر هوشمند سازی، امکانی را فراهم کند که بهترین خدمت را ارائه کند به بهترین مجموعهای که درخواست آن خدمت را دارند، در نزدیکترین زمان و به بهترین کیفیت. علاوه بر اینکه یک ایدهای را عرض کردم در تحول اداری که مدیریت محلی، این فدرالیسم نیست، مدیریت محلی بتواند در خدمت حکمرانی و حکومت مرکزی قرار بگیرد و شوراها و شهرداریها بتوانند پیوستگی منطقی پیدا کنند با دولت مرکزی و مکمل آن بشوند، امکان و فراهم میکنند که به سرعت به شکارهای این مملکت را پیش برد و خدمات را ارائه کرد.
سوال: یکی از محورهای مهم برنامه هفتم آقای دکتر زاکانی موضوع اقتصاد دریا محور هست که حالا تعریف میکند نسبت جمعیت سواحل جنوبی به کل کشور باید به هشت درصد برسد بپردازیم خاصه به مکران و چابهار و ببینیم که برنامه ریزیهای شما برای توسعه این سواحل کدامها هست؟
زاکانی: ما پنج هزار و هشتصد کیلومتر ساحل داریم در شمال و جنوب. هر کس ساحل دارد باهاش ثروت اندوزی و افتخار و بزرگی میکند، ما ساحل داریم، اما بی توجهیم. بنده رفته بودم سمت چابهار مردم در کپر زندگی میکردند، واقعاً جا داشت که بنشینم زار زار گریه کنم، این خیلی بد است، این قریب سه هزار کیلومتر ساحلی که ما در جنوب داریم؛ بزرگترین فرصت ما است. بله خوب ما از دریا آب منتقل کنیم برای بخشهای مرکزی کشور این کار را هم باید انجام بدهیم، اما بهتر این است که صنایعی که میخواهیم درست بکنیم ببریم کنار ساحل.
ما میتوانیم از ظرفیت دریا امکانی را فراهم کنیم که از طریق بانکرینگ و سوخت رسانی و کمک به کشتیها و خدمات به کشتیها درآمدهای عجیب و بزرگی را برای کشور خلق کنیم. موضوع ترانزیت بین الملل و استفاده از بنادر دریایی، موضوع استفاده از مخازن غذایی در دریا و موضوعات مختلف میتواند یک امکانی را بدهد که اساساً سواحل مکران و مجموعههای مرتبط با او قطب بزرگ تحول اقتصادی کشور قرار بگیرد. بنده به عنوان یک امر قطعی در این مسیر حرکت خواهم کرد و در چهار سال دولت خدمت انشاءالله یک تحول بزرگی در این قسمت دیده خواهد شد.
سوال: موضوع مردمیسازی اقتصاد در برنامه هفتم که اشاره میکند که دستگاههای اجرایی موظف هستند تمام سهام خودشان را به صورت تدریجی حداکثر تا پایان سال دوم این قانون واگذار کنند، برای موضوع افزایش نقش و مشارکت مردم چه برنامه ریزیهایی دارید؟
زاکانی: ما خصوصی سازی را با اختصاصی سازی اشتباه گرفتیم، درگذشته قانون اصل چهل و چهار که اجرا شد اختصاصی شده امکانات کشور در دست سرمایهدارها. ما الان باید برویم به سمت توزیع امکانات و خصوصی سازی به دست کسانی که خودشان در این خصوصی سازی میتوانند بازوان قدرتمند توانمند سازی اون بخش قرار بگیرند. کارگران، فعالین اقتصادی، کسانی که در متن جامعه ما هستند این مسیر اصلی دولت خدمت است که ما این مسیر را به بهترین نحوی میخواهیم دنبال بکنیم.
نکته دوم دولت باید خودش را چابک کند، دولت باید دولت سیاستگذار، دولت حامی، دولت تسهیل گر، دولت ناظر و دولت مکمل بشود، نه دولت مجری که بار مردم را بگذارد روی دوشش هن هن کند و نتواند بار را منتقل بکند، لذا توجه ما این هستش که تمرکز را از دولت بگیریم، توزیع قدرت را که انجام میدهیم، در کنار آن امکانات کشور را با مردم به اشتراک بگذاریم، سرمایههای مردم را در این امکانات بیاوریم و بتوانیم خصوصیسازی واقعی کنیم و مدیریتش را بدهیم به مردم. بزرگترین اشتباهی که در حوزه سهام عدالت شد، این بودش که سهام دادند مدیریت متمرکز آمد کار را اداره کند و کار را خراب کرد.
سوال: موضوع انرژی هم مطرح هست، اما اجازه بدهید که تو این دو دقیقه باقی مانده ما نکته و مطلب و جمع بندی شما را بشنویم؟
زاکانی: موضوع انرژی هم موضوع مهمی است. ما برای موضوع انرژی یک بستهای برای سبد خانوار داریم؛ مبتنی بر توجه به حوزه زیست محیطی و با توجه به سامان دهی انرژی در حوزه خانوار امکانی فراهم میشود که توزیع عادلانه یارانهها طوری صورت بگیرد که کل ملت ایران با هر قومیت، با هر مذهب، با هر دین، با هر جغرافیا، با هر خطهای که هستند بتوانند از این موهبت بزرگ استفاده کنند. موهبتی که محیط زیست ما را نجات میدهد، کاهش مصرف را توسط مردم کنترل میکند، کاهش مصرف توسط مردم که کنترل شد، توسط دولت با طلا جبران میشود که خارج از حوزه تورم در حقیقت برای مردم سرمایهها میماند و تعهدی هم برای دولت ایجاد نمیکند و دولت در این مسیر میتواند بزرگترین خدمت را انجام بدهد. لذا برنامهای که ما داریم در حوزه یارانهها توزیع عادلانه آنهاست، ما حتماً ماده چهل و شش برنامه هفتم را اجرا خواهیم کرد تمرکز ساختاری مدیریت را و ایجاد حساب بهینهسازی سوخت را در این مسیر خواهیم داشت زیرمجموعه خود دولت و امکانی فراهم می کنیم که مردم از همه امکانات استفاده کنند.
مردم عزیز؛ دولت خدمت دولتی است که مبتنی بر برنامه دقیق و مبتنی بر یک کارنامه کاملاً مشخص و اجرایی و با تنظیم منابع، گره از زندگی شما باز خواهد کرد و در مقابل سفره شما را که باز میکند، توانمندی خرید تان را افزایش میدهد و مشکلات کشور را و پیشرفت کشور را انشاءالله در هدفگذاری خودش در حوزه زیر ساختها به بهترین نحوی دنبال میکند با حضور و مشارکت شما.